نوشته شده توسط : رامین
 

کودتای امریکایی-انگلیسی ( کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ) که به سقوط دولت قانونی وقت ایران (دولت دکتر مصدق ) منجر شد، یاد آور مقطعی حساس از تاریخ سیاسی ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است.

کودتای 28 مرداد در‌س‌ها و عبرت های فراوانی برای ملت ایران داشت و به عنوان یک نقطه عطف از مداخلات بیگانگان در تاریخ ایران ثبت شد. در سالهای اخیر مطالب و اسناد جدیدی در این باره منتشر شده است و حتی برخی مقام های امریکا به نقش مستقیم امریکا و انگلیس در این کودتا اذعان کرده‌اند.
برخی از اسناد در این باره توسط سازمان جاسوسی آمریکا تحت عنوان اسناد کودتا، رسما منتشر و پذیرفته شده که امریکا مستقیما"در این کودتا نقش داشته است. اما بخش های مهم این دخالت که درباره عملیات سری است تا سال های اخیر در میان اسناد طبقه بندی شده امریکا و انگلیس نگهداری می شد .
حدود دوسال قبل برای اولین بار تعدادی از این اسناد از وضعیت طبقه بندی خارج و منتشر شد. با وجود این ، اسناد منتشر شده دربخش هایی به صورت مخدوش و با حذف قسمت هایی از آن ، رسانه ای شد ، اما حتی همین اندازه از حقایق فاش شده درباره کودتای 28 مرداد کافیست تا بتوان در باره رفتار و مداخلات امریکا در ایران به قضاوت نشست .
آمریکا، درشش دهه گذشته به شکل های مختلفی با ایران خصومت ورزیده است .این خصومت در مقطعی با اقداماتی ازنوع طراحی کودتا برای تثبیت رژیم دست نشانده شاه در ایران بروز کرد و پس از پیروزی انقلاب در قالب اقدامات براندازانه چون تجاوز نظامی در ماجرای طبس ؛ طراحی کودتای نوژه و حمایت از رژیم صدام در جنگ تحمیلی ، ادامه یافت.

کودتای 28 مرداد
پس از جنگ تحمیلی نیز امریکا با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم و با طرح ادعاهای بی اساسی چون «محور شرارت» که جورج بوش رییس جمهوری وقت امریکا در سخنرانی خود در سال 2002م. در اشاره به ایران، عراق و کره شمالی به کار برد ، ایران را هدف اقدامات خصمانه جدید قرار داد .
در دهه اخیر نیزامریکا به بهانه مخالفت با برنامه هسته ای ایران ، تحریم ها را وارد تقابل خصمانه خود با ایران کرده است . البته امریکا در این روند همواره انگلیس و برخی متحدان اروپایی را نیز در کنار خود داشته است .
این سیر تاریخی نشان می دهد آمریکا نه فقط در بیش از سه دهه اخیر ، بلکه طی بیش از شصت سال با اقدامات خصمانه بارها در مقابل ملت ایران ایستاده است . در تاریخ معاصر ایران در میان سیر تاریخی مداخلات امریکا و انگلیس در ایران ، کودتای 1953 علیه دولت وقت ایران ، نمونه‌ بارزی از تلاشهای پشت پرده آمریکا و انگلیس برای به دست گرفتن قدرت در ایران، محسوب می شود که سالها بعد و به مرور، با انتشار اسناد آن ، لایه های مختلف آن آشکار شد .
سند تاریخی طبقه‌بندی شده‌ای که روزنامه نیویورک ‌تایمز چندی قبل منتشر کرد‌، در واقع اولین گزارش دولت آمریکا ا ست که با جزئیات به این موضوع پرداخته است.بررسی محتوایی اسناد این گزارش نشان می دهد کودتا ضد دولت قانونی ایران ، با هدف استحکام بخشیدن به ارکان لرزان رژیم شاه انجام شد.
مطابق اسناد طبقه بندی شده ای که بعدها منتشر شد ، نقش سازمان سیا و اقدامات سازماندهی شده برای سرنگونی نخست وزیر وقت ایران در سال 1952 و تا اوت 1953 ، کاملا" آشَکار است .
این اسناد نشان می دهد مسئولیت فرماندهی عملیات کودتای 28 مرداد با "کرمیت روزولت "رییس وقت اداره خاور نزدیک سازمان سیا بود و برای هدایت عملیات کودتا ، آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکی در پایگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل داده بودند .
عملیات کودتا به کمک عواملی در داخل طی چند مرحله از جمله به راه انداختن تبلیغات منفی با هدف زیر سئوال بردن صلاحیت سیاسی دکتر محمد مصدق، ترغیب شاه به همکاری، پرداخت رشوه به اعضای پارلمان، سازماندهی نیروهای نظامی و نهایتا به راه انداختن تظاهرات‌ عمومی اراذل و اوباش به اجرا در امد .
گزارشی که توسط «دونالد ویلبر» یکی از جاسوسان امریکا در مارس 1954 تنظیم و توسط یکی از مقامات سابق آمریکا در دهه 1980 منتشر شد ؛ نشان‌دهنده نقشی است که امریکا و انگلیس دران مقطع علیه ایران ایفا کردند .
دونالد نیوتن ویلبر ، که پژوهشگر تاریخ معماری ایرانی و اسلامی و از متخصصان فرش ایرانی محسوب می‌شود ، از جمله جاسوسان آمریکایی بود که اسناد نیز همین موضوع را گواهی می دهد. شهرت او بیشتر به خاطر نقش وی در طراحی عملیاتی است که به کودتای ۲۸ مرداد منجر شد.بر اساس این سند عملیات سیا که با کد عملیاتی «تی‌پی‌آژاکس» شناخته می‌شد، با هدف حفظ کنترل غرب بر ذخایر نفتی ایران طراحی شده بود.
این گزارش تاریخی می‌گوید؛ ..." ماموران اطلاعاتی آمریکا مستقیما با افسران سلطنت‌طلب کار می‌ کردند ، نخست‌وزیر های رژیم را عزل و نصب می کردند، مجموعه‌ای از ماموران خود را برای تقویت روحیه شاه ، نزد وی می‌فرستادند و به کمک اعضای حزب کمونیست ایران مجموعه‌ای از بمبگذاری‌ها را پایه‌گذاری کردند و مقالات و کاریکاتورهایی به سفارش آن‌ها در روزنامه‌های ایران منتشر می‌شد ؛
اما تقریبا هیچ چیز آنطور که در طرح به دقت برنامه‌ریزی شده سیا برای روز 15 اوت 1953 پیشبینی شده بود، پیش نرفت/ زیرا مصدق از توطئه طرح‌ ریزی شده اطلاع یافت و زاهدی از مهره های نظامی سرسپرده رژیم مخفی شد . شاه نیز به بغداد و سپس به ایتالیا فرار کرد اما 4 روز بعد با انتشار مطالبی در روزنامه‌ها، و جلب حمایت‌های عمومی، دومین کودتا با موفقیت انجام شد. دو روز پس از آن، مقامات سیا 5 میلیون دلار با هدف کمک به تحکیم قدرت دولت کودتا به ایران انتقال دادند ."
این اسناد و همچنین پژوهش های مستند دیگر نشان می دهد که سیطره بر ایران تا چه اندازه برای امریکایی ها دارای اهمیت بوده است . به همین دلیل هدف امریکا از دخالت مستقیم در ایران چند جانبه بود و امریکا می کوشید تا با تسلط کامل بر ایران از طریق تغییرات سیاسی از نوع سرنگونی دولت قانونی در ایران به اهداف خود برسد . طبیعی بود که یکی از ابزار امریکا در این زمینه ، تبیت استبداد سیاسی درجامعه بود و این استبداد به وضوح بعد از کودتای اوت 1953 بر ایران حاکم شد .

مودتای 28 مرداد
به موازات استبداد داخلی ؛ روابط شاه با امریکا از نیمه دوم دهه 1960 به سرعت توسعه یافت و مداخلات امریکا در ایران طی سال های 1972 تا 1977 بیشتر و محسوس تر شد .
درواقع از سال 1953 تا اواسط دهه 1970که نفوذ آمریکا با تغییرات بعداز کودتای 28 مرداد در صحنه سیاسی ایران بیشتر شد ؛ قدرت های استکباری مسیر خود را بر ای حضور گسترده در ایران هموار می دیدند ، اما برغم این برداشت ، تاریخ سیاسی ایران طی حدود ربع قرن مبارزه انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره )؛ مفهوم حقیقی مبارزه با استکبار را آشکار کرد و با اوج گیری مبارزات با رژیم شاه ؛ نقش مداخله گرایانه امریکا در ایران فاش شد و سرنوشت سیاسی ایران با سقوط رژیم شاه و پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد .
مطالعه تاریخ سیاسی ایران نشان می دهد که رویدادهای مشابهی از خصومت ورزی های امریکا و انگلیس علیه ایران تجربه شده است که هریک از اهمیت خاصی در تاریخ تحولات سیاسی ایران برخور دار است ، اما در میان این رویدادها ، کودتای امریکایی -انگلیسی ضد دولت وقت ایران در سال 1953 به دلایل متعدد ، برگی ماندگار در تاریخ سیاسی ایران است .
اکنون شصت سال از این رویداد می گذرد اما هنوز ناگفته ها باقی است و هر از گاهی لایه هایی از این رسوایی تاریخی امریکا و انگلیس آشکار می شود .
تاریخ هموراه مملو از وقایعی است که گذشت سالیان دراز هم آنها را به فراموشی نخواهد سپرد. کودتای 28 مرداد نیز یکی از آن رویدادها است که زشتی هایش در اذهان مردم ایران نقش بسته است.
در پیچ و خم تحولات سال های اخیر ، در سال 2000 مادلین آلبرایت وزیر خارجه دولت کلینتون به نقش تاثیرگذار امریکا در کودتای 28 مرداد اذعان ولی ادعا کرد که براندازی دولت ملی ایران در سال 1953 ، موجب پسرفت توسعه سیاسی در ایران شد.
در سال 2009 باراک اوباما رییس جمهوری امریکا و در سال 2011 نیز هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت هم به خاطر این اقدام ابراز تاسف کردند . چند ماه قبل نیز کمیته روابط خارجی پارلمان انگلیس در گزارشی که بیانگر استقبال از مشارکت این کشور در مذاکرات هسته ای ایران است، توصیه کرد ،
« انگلیس به دلیل مشارکتش در کودتای 1953در ایران از این کشور (ایران )عذرخواهی کند.
" آرنولد اولیور، استاد علوم سیاسی دانشکده هیدلبرگ اوهایو و از سربازان باقیمانده جنگ ویتنام ، در مقاله ای در ژوییه سال 2007در بررسی روابط امریکا با ایران می نویسد ".... قبل از آنکه خصومت آمریکایی ها با ایران به نقطه غیرقابل بازگشت برسد ، ما ( امریکا )واقعاً نیازمند آن هستیم یک بحث ملی آگاهانه و منطقی درخصوص رفتار آمریکا با ایران را مطرح کنیم. برای شروع این بحث باید حوادث بسیار مهم سال های پس از کودتای 1953و پیامدهای دیرپای آن را مورد بررسی قرار دهیم.
او می افزاید ؛"..ارزیابی منصفانه این رویدادها ، دلایل نفرت مردم ایران از دولتمردان آمریکا را آشکار می سازد



:: بازدید از این مطلب : 562
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین
 

 

 

قتل مایکل براون نوجوان سیاه پوست آمریکایی بدست پلیس فرگوسن نه تنها شمایی از کل ایالات متحده آمریکا است، بلکه نشان داد جامعه آمریکا با زرق و برق فریبنده خود همچنان از تبعیض نژادی بخصوص بر علیه سیاه پوستان رنج وافر می برد.

قتل «مایکل براون» نوجوان 18 ساله آمریکایی توسط پلیس در شهر فرگوسن ایالت میسوری، منجر به شکل گیری اعتراضات وسیعی در شهرهای مختلف آمریکا (بیش از 100 شهر) شده است که دامنه آن همچنان در حال گسترش است. این نوجوان سیاه‌پوست پس از یک بحث و جدل ساده با افسر پلیس، هفت بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت. معترضان به علت شلیک مرگبار پلیس به مایکل براون نوجوان سیاه پوستی که کاملاً غیرمسلح و خود را تسلیم پلیس کرده بود، سر به اعتراض برداشته و خواستار متوقف شدن کشتار رنگین پوستان در آمریکا و پایان تبعیض شدید و دیرینه نژادی در این کشور هستند

آنچه بر همگان روشن است این حقیقت است که افسر پلیس آمریکا برای کشتن براون هیچ دلیل قانع کننده ای نداشته و همواره روایتی مبهم از ماجرایی که گذشته است از سوی پلیس آمریکا مطرح شده است. در واقع براون تنها به دلیل رنگ پوست تیره اش مورد ظن واقع شده و افسر پلیس به سمت این جوان ۱۸ ساله شلیک کرده و وی را با این وهم و خیال پوچ که از اراذل و اوباش می باشد، به قتل رسانده است.

خشونت و سرکوب، راهکار پلیس برای مهار معترضان

جالب است در این بین پلیس آمریکا نیز که تاکنون بخاطر قتل این نوجوان سیاه پوست رسماً عذرخواهی و اظهار ندامت نکرده است، برای مقابله با معترضان به آنچه که نباید متوسل شود یعنی «خشونت و سرکوب» دست زده است. البته نکته ای که در این زمینه باید به آن توجه ویژه مبذول داشت این است که خشونت و زور و سرکوب سه مشخصه بارزی هستند که نیروهای پلیس آمریکا از سال ها پیش با آن عجین شده و این موضوع باعث شده تا پلیس آمریکا به جای اینکه حافظ و تأمین کننده امنیت مردم باشد به نهادی برای سلب امنیت فیزیکی و روانی مردم تبدیل شود. حال در این راستا یکی از دلایل مهمی که باعث می شود شدت عمل پلیس که تنها نمونه‌ای از آن در شهر فرگوسن قابل مشاهده است، بیش از پیش جلوه نماید به مرکزی بازمی‌گردد که مسئولیت آموزش نیروهای پلیس آمریکا را بر عهده دارد. یعنی «مؤسسه امور امنیت ملی یهودیان»!

در این باره شرح این نکته ضروری است که مؤسسه امور امنیت ملی یهودیان از جمله سازمان های مهمی است که از طریق برنامه‌ای موسوم به «برنامه آموزشی نیروی پلیس» و با استفاده از ارتباطات سطح بالای خود با کاخ سفید، کنگره، وزارت دفاع و امنیت ملی آمریکا ده‌ها هزار تن از افسران پلیس آمریکا در سطح فدرال، ایالتی و محلی را آموزش می دهد. جالب است که دو مقام ارشد سابق پنتاگون شامل داگلاس فیت و ریچارد پرل که هم اکنون از مشاوران بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی هستند نقشی کلیدی در این تغییر و تحول داشته و (ماهیت) نیروهای پلیس آمریکا را از «خدمت کردن و حفاظت» به «ضرب و شتم و قتل»، که همانند نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی است تبدیل کرده است.

ریشه یابی اعترضات کنونی در سرتاسر آمریکا

اعتراضات کنونی که در حال گسترش به سرتاسر آمریکا است، گرچه در ظاهر به خاطر قتل یک نوجوان سیاه پوست توسط پلیس فرگوسن شکل گرفته است ولی نباید فراموش کرد که این اعتراضات در ذات و ماهیت خود نه یک اعتراض صرف به قتل یک سیاه پوست که اساساً فریاد اعتراض و مخالفت با تبعیض و ناعدالتی هایی است که همواره در عرصه های مختلف وجودی بر سیاه پوستان این کشور اعمال می شود. چرا که هنوز هم در این کشور هستند مدارسی که از ثبت نام کودکان سیاه پوست به دلایلی واهی امتناع می کنند

اعتراضات در شهر فرگوسن

در این چارچوب باید خاطرنشان کرد نژاد پرستی در ایالات متحده آمریکا مقوله ای است که با تاریخ این کشور از بدو تأسیس و برده داری و حتی قبل از تأسیس و زمان مستعمره بودن، گره خورده و بیشترین تاثیر آن نیز روی سیاه پوستان بوده است. بگونه ای که در عصر کنونی نیز ایالات متحده برای افراد سیاهپوست جایی ندارد. بگونه ای که با گذشت سال‌ها از سخنرانی معروف «مارتین لوتر کینگ» با عنوان «رویایی دارم»، سیاه پوستان آمریکا همچنان به دلیل سیاست‌های نژادپرستانه دولت این کشور که بزرگ مدعی حقوق مدنی و آزادی های اجتماعی در جهان می باشد! در محدودیت و محرومیت به سر می‌برند. کما اینکه شرایط نابسامان سیاه پوستان آمریکا و برخوردهای تبعیض‌‌آمیزی که با آن‌ها صورت می‌گیرد، از جمله معضلاتی است که نگرانی بسیاری از فعالان حقوق بشر را به دنبال داشته است.

واقعیت این است که تبعیض نژادی و نژادپرستی در آمریکا آنقدر دارای اشکال متنوعی است که شرح آن ها در یک کتاب نمی گنجد. اما در اینجا برای درک بهتر موضوع تنها به گوشه ای از آن ها اشاره می کنیم. همانطور که آمارها نیز حکایت دارد حدود یک میلیون نفر از مجموع دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر زندانی آمریکا را سیاه پوستان تشکیل می‌دهند و این در حالی است که شمار آمریکایی های سفیدپوستی که مواد مخدر مصرف می‌کنند، ۵ برابر بیشتر از سیاهپوستان است!

همچنین از نظر امکانات مالی و رفاهی، سیاهان در شرایط بسیار پائین‌تری نسبت به سفید پوستان قرار دارند. به گونه‌‌ای که میانگین ثروت یک خانواده سفیدپوست (۱۱۳ هزار دلار)، ۲۰ برابر درآمد یک خانواده سیاه پوست است و ۱۸ درصد از سیاه پوستان زیر ۲۵ سال آمریکایی، از بیمه درمانی محرومند.
نحوه برخورد پلیس با سیاهان یکی دیگر از اشکال تبعیض نژادپرستانه در آمریکاست. چنانکه گسترش نژاد پرستی در بخش‌های دولتی آمریکا باعث شده بسیاری از افسران پلیس در ایالات مختلف  همچنانکه در ماجرای فرگوسن دیدیم به مظنونان سیاه پوست خود شلیک و آنان را به قتل برسانند. بر اساس آمارهای منتشر شده، در این کشور به طور متوسط هر ۳۶ ساعت یک سیاه پوست به دست پلیس کشته می‌شود!

بازداشت های گسترده سیاه پوستان از دیگر اشکال نژادپرستی در آمریکاست. طبق آخرین آمار حدود ۱۲ درصد از کل جمعیت آمریکا را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند، این در حالی است که حدود 40 درصد از کل بازداشت‌های این کشور را شامل می‌شوند! جالب است گفته شود در آمریکا سیاه پوست مسلمان دو برابر بیشتر از سیاه پوست غیرمسلمان مجرم شناخته می شود.به عنوان یک جمع بندی نهایی باید اذعان داشت قتل مایکل براون نوجوان سیاه پوست آمریکایی بدست پلیس فرگوسن نه تنها شمایی از کل ایالات متحده آمریکا است بلکه نشان داد جامعه آمریکا با زرق و برق فریبنده خود همچنان از تبعیض نژادی بخصوص بر علیه سیاه پوستان رنج وافر می برد. بطوری که می توان فاصله طبقاتی و افزایش شکاف ثروت و بصورت کلی همه چیز در آمریکا به نوعی با رنگ پوست افراد گره خورده است.

در حقیقت آمریکا کشوری است که توزیع ثروت و خدمات براساس نژاد و رنگ پوست صورت می‌پذیرد. سفیدپوست بودن به خودی خود عاملی برای برخورداری هرچه بهتر از امکانات و سیاه یا سرخ بودن دلیلی ناموجه برای فقر و محرومیت از امکانات تلقی می‌شود که این امر باعث شده تا چهره فقر و نابرابری بیش از اینکه یک مسأله اقتصادی صرف قلمداد شود به مثابه یک موضوع سیاسی- فرهنگی نمایان شود.

 در نتیجه تبعیض علیه این اقشار در جامعه آمریکا نمادی از دموکراسی پوشالی و فقدان عدالت اجتماعی در این کشور است. کوتاه آنکه نرخ بیکاری بالا، میانگین حداقلی درآمد، بی‌خانمانی، افزایش فقر، خشونت بر علیه سیاهان و سایر مؤلفه‌ها، همگی علائمی از اوضاع نابسامان معیشتی رنگین‌پوستان آمریکاست که می‌تواند به منبعی از بی‌ثباتی و آشوب در این کشور تبدیل شود.

 



:: بازدید از این مطلب : 490
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 

 

رئیس جمهور امروز در همایش تبیین سیاست‌های اقتصادی دولت برای خروج از رکود به وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی دستور داد تا مضامین صادرات غیرنفتی برداشته شود و عنوان کرد خود شخصاً این موضوع را دنبال می‌کند.

بزرگترین همایش اقتصادی کشور در طی سال های اخیر با موضوع «تبیین سیاست های اقتصادی دولت برای خروج از رکود» در حالی صبح روز سه شنبه 21 مرداد ماه در محل سالن اجلاس سران کشورهای اقتصادی برگزار شد که در این نشست یک روزه بیش از 300 تن از نخبگان و فعالان اقتصادی به نقد و بررسی و تبیین بسته پیشنهادی دولت تحت عنوان خروج از رکود پرداختند.  این برای نخستین بار است که بررسی و تبیین یک لایحه اقتصادی که از سوی دولت به تصویب رسیده است به نقد و بررسی گذاشته می شود.

اعضای حاضر در همایش اقتصادی دولت
در همایش اقتصادی دولت که با سخنرانی رئیس جمهوری آغاز شد، وزرای نفت، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصادی و دارایی، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی و رئیس کل بانک مرکزی، ضمن تحلیل سیاست‌های اقتصادی دولت، به تشریح و تبیین سیاست‌های اقتصادی دولت برای خروج از رکود در حوزه مربوط به خود پرداختند. ضمن این که، چهره‌های شاخص بخش خصوصی، فعالان صنعتی و مدیران صنایع ایران، کارخانه داران بزرگ، رؤسای اصناف، بنگاه های بزرگ اقتصادی، اقتصاددانان، مدیران ارشد دولتی و مدیران و اصحاب رسانه‌ای کشور نیز به عنوان مهمان ویژه در این همایش حضور داشتند.

اهداف برگزاری همایش اقتصادی دولت
در ارتباط با اهداف و مبانی برگزاری همایشی با چنین سطح و گستردگی که در آن تیم اقتصادی دولت به همراه بیش از 300 تن از نخبگان و متخصصان حوزه اقتصاد به بررسی و تبیین سیاست های اقتصادی ارائه شده از جانب دولت می پردازند باید گفت، تقریباً از یک ماه پیش دولت با انتشار دو بسته اقتصادی، راهکار خود برای خروج از رکود اقتصادی بدون افزایش تورم را ارائه کرد؛ بسته هایی که در آن ها شناسایی زمینه ها و ریشه های نابسامانی و طراحی فرایندهای کاهش نابسامانی ها و در نهایت ساماندهی امور اقتصادی بنا بر اقتضای شرایط امروز کشور مورد توجه قرار گرفته است که متعاقباً به منظور دریافت نقطه نظرات کارشناسان منتشر شد و هفته گذشته کلیات آن در هیأت دولت به تصویب رسید.
اما با انتشار این بسته در کنار اظهار نظرها و حمایت هایی که از سوی اقتصاددان ها شنیده می شود، منتقدانی هم هستند که سیاست های اقتصادی دولت را نقد و تکراری می دانند . برخی دیگر هم مطرح می کنند که این بسته همان سیاست اقتصادی صندوق بین المللی پول است که جز در چند کشور خاص در بقیه کشورها جواب نداده و با شکست روبرو شده است. حال دولت در پی آن است تا با برپایی این همایش، تمام کسانی که طی هفته های اخیر بسته پیشنهادی برای خروج از رکود غیرتورمی را به انحاء مختلف مورد نقد و بررسی قرار داده اند، دور هم جمع نموده و در یک فضای کاملاً صمیمی و البته آکادمیک که در آن هم مدیران ارشد و میانه اجرایی کشور و هم تئوریسین های اقتصادی و هم فعالان بخش خصوصی حضور داشته باشند، بطور عمیق و دقیق این بسته پیشنهادی را جهت پیشبرد هر چه بهتر و بهینه تر در معرض تبیین، تشریح و واکاوی قرار داده و فرصتی دوباره برای تحلیل این سیاست ها در اختیار داشته باشند.

همایش اقتصادی دولت به منزله داووس ایرانی
بی شک همایش اقتصادی دولت برای خروج از رکود که برای نخستین بار بررسی و تبیین یک لایحه اقتصادی که از سوی دولت به تصویب رسیده است به نقد و بررسی گذاشته می شود، می تواند مدل کوچکتری از اجلاس جهانی داووس باشد که با حضور نخبگان و متخصصان حوزه اقتصاد در سطح ملی برگزار می شود، کما این که استفاده از چنین مکانیسمی برای تبیین و پیشبرد سیاست های اقتصادی آنهم در شرایطی که تحریم های ضد ایرانی غرب کشور را از هر طرف مورد هدف قرار داده است و در مقاطعی چند معیشت مردم را نیز با دشواری مواجه ساخته بود، می تواند چشم انداز بسیار درخشان و روشنی در پیش روی آینده اقتصادی کشور قرار دهد و از این طریق به حل و فصل مشکلات و معضلات معیشتی و برداشتن موانع رشد و توسعه پایدار اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی بینجامد. برای همین است که در محافل اقتصادی و رسانه ای، از همایش مذکور با عنوان "داووس ایرانی" یاد می شود.  

استفاده از همفکری و خرد جمعی، وجه بارز همایش اقتصادی دولت
علاوه بر این نکته مهم دیگری که در برپایی این همایش باید در نظر گرفت، رویکرد دولت برای استفاده از "خرد جمعی" است، به صورتی که این برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که دولت برای بررسی یک لایحه تلاش می کند از هم اندیشی و همفکری کارشناسان، متخصصان، فعالان اقتصادی بخش خصوصی و سایر حوزه های مربوط استفاده کند. این در حالیست که پیش از این دولت ها برای تغییرات در سیاست های اقتصادی کشور هیچگاه در این حد و گستردگی از همفکری کارشناسان استفاده نکرده بودند.

ارزیابی نهایی
به عنوان ارزیابی نهایی باید تأکید داشت دولت برای اولین بار پیشنهاداتش برای خروج از رکود را در منظر نقد کارشناسان قرار داده است. به همین جهت برگزاری همایشی با حضور نخبگان کشور برای حل مشکل رکود، یقیناً می تواند زمینه ارتقاء کیفی سیاست های اجرایی دولت نه تنها در حوزه اقتصاد بلکه با تعمیق آن به سایر حوزه ها را نیز فراهم آورد. بنابراین  در صورتی که اینگونه همایش ها با روش های علمی که منجر به تعیین مسیر عملیاتی می شود، برگزار شود به طور حتم اقتصاد کشور از آن جهت که حوزه علم و دانش و اجرا و عملیات با هم تلفیق و تعامل یافته اند، بهره می برد. ضمن اینکه نباید فراموش کرد در این همایش بخش خصوصی و دولت می توانند بار دیگر پیمانی برای بهبود اقتصاد ایران که هدف نهایی همه است با هم ببندند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 

 

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی سفر خود به ایران را که در چار چوب مسائل مربوط به برنامه هسته ای ایران انجام شد مثبت ارزیابی کرد.

یوکیو آمانو حدود ۹ ماه پیش (اکتبر ۲۰۱۳) برای اولین بار به تهران آمد و طی دیدار وی با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی و همچنین وزیر امور خارجه، مذاکرات راجع به گسترش همکاریهای داوطلبانه ایران و آژانس به سبک جدید و در قالب یک موافقتنامه موسوم به «چارچوب همکاری» نهائی و در ۱۱ اکتبر به امضای آمانو-صالحی رسید. گفته می شود که در این دیدار، ملاقات آمانو با ریاست محترم جمهور نیز در برنامه بوده است ولی به دلیل برنامه کاری رئیس جمهور، فرصت چنین دیداری دست نداد و در سفر دوم آمانو، این دیدار در اولویت قرار دارد.

با نگاهی روندپژوهانه به سفر اول آمانو به تهران، هم ایجاد سازوکار جدید همکاری های دوجانبه فنی برای حل مسائل باقیمانده و ابهاماتی که در دستورکار آژانس قرار داشته است و هم استفاده از این تفاهم و تعامل خاص برای شکل گیری یا تقویت تعامل فراگیر میان ایران و غرب را می توان به عنوان خروجی های راهبردی آن تلقی نمود. در واقع، توافقنامه مذکور حدود یکماه قبل از آنکه مذاکرات ایران و ۱+۵ به نتجه برسد، منعقد شد. این توافقنامه تاثیر زیادی در انعقاد توافق ژنو داشت و جو حاکم بر فضای مذاکراتی در میان قدرتهای هسته ای را به شدت تغییر داد.

در حال حاضر نیز که به سالگرد تدوین این توافقنامه نزدیک می شویم، اجرای دو مرحله از چارچوب همکاری با آژانس شامل ۱۳ اقدام عملی، نسبتاً قطعی شده است و ۵ اقدام توافق شده به عنوان مرحله سوم این همکاریها نیز در سه مورد به پایان رسیده و تنها در ۲ مورد که راجع به اتهامات غرب در مورد ماهیت نظامی فعالیت های هسته ای هستند، هنوز ارزیابی نهائی اژانس از اقدامات ایران اعلام نشده است.
ج.ا.ایران همواره اتهامات مذکور را رد کرده است اما در دوره جدید دیپلماسی هسته ای ایران-آژانس، تصمیم گرفته شد که از طریق تبادل اطلاعات فنی و رایزنی های مناسب، بی اساس بودن این دسته از اتهامات نیز به سبکی که موجب اقناع اژانس شود، ثابت گردد.در این زمینه، ایران اقدامات لازم در مورد ارائه اطلاعات و توضیحات را به عمل اورده است اما با توجه به فضای حاکم بر بخش فنی آژانس (و ریشه های سیاسی این مقوله ها) به نظر می رسد هنوز چراغ سبزی در مورد حل قطعی این دو مورد داده نشده است.

دیدار تهران و تکمیل برنامه های در دستورکار فوری آژانس

دراین شرایط، حضورمدیرکل آژانس درتهران می تواند معنائی درهمین رابطه داشته باشد. زیرا مهلت اجرای این اقدامات و گزارش دهی آژانس در مورد آنها، براساس توافقی که در ۲۱ می ۲۰۱۴ اعلام شد، تا ۳ شهریورماه خواهد بود و این بدان معناست که بیشتر از ۸ روز دراین خصوص فرصت باقی نمانده است.
از طرف دیگر، راجع به تنها محور اتهامات غرب علیه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان در گام دوم توافق ژنو (مساله چاشنی های انفجاری یا بریج وایر به عنوان محور پنجم از ۷ محور اقدام عملی تا ۳۱ اردیبهشت ۹۳) نوعی اختلاف نظر میان ایران و آژانس بروز نموده و البته این اختلاف به دور از چالش و سر و صدا بوده است. ایران علاوه بر ارائه اطلاعات اولیه در این مورد، اطلاعات تکمیلی را نیز در سفر تیم بازرسان و مدیرکل پادمان آژانس به تهران ارائه نمود که به صورت شفاهی رضایت آنها در حل ابهام در این زمینه کسب شد. اما سندی دال بر حل قطعی این مساله و خارج شدن آن از دستورکار آژانس داده نشد.

بدین منظور، چندی پیش رئیس سازمان اعلام کرد که دیدگاه ایران بر اساس اقدامات به عمل آمده و توافق های همکاری، این است که دیگر این موضوع خاتمه یافته و آژانس باید تائیدیه آن را صادر کند. اما سخنگوی آمانو بلافاصله به این موضوع واکنش نشان داد و اگرچه اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را ناکافی ندانست و به صورت تلویحی نوعی رضایت مندی را نیز در این خصوص ابراز داشت، اما اعلام تائیدیه نهائی مختومه شدن این موضوع را به همان الگوئی موکول کرد که در گزارش آمانو در همین رابطه مقرر شده است: اینکه آژانس در پرتو دریافت اطلاعات راجع به مسائل و پرسش های جزئی، تصویر و درکی کلی از برنامه هسته ای ایران به دست آورد.

دکتر صالحی در نشست مطبوعاتی با آمانو به صورت صریح تائید کرد که محور اصلی ملاقات آمانو با وی، درباره بریج وایر (چاشنی های انفجاری) بوده است. ظاهراً آژانس مرحله دوم اطلاعات و توضیحات ایران در تهران را نیز کافی ندانسته است و از این رو، در نشست تهران، توضیحات کاملی در باره به تیم فنی آژانس داده شده است. به تعبیر رئیس سازمان انرژی اتمی: "بحث امروز با آقای آمانو راج به EBW (چاشنی‌های انفجاری) بود که بحث مفصلی است و خوشبختانه تمام سؤالات مورد نظر را دوستان ما پاسخ دادند و امیدواریم آقای آمانو در خصوص EBW قدم بلندی را در جهت اینکه این موضوع تقریباً در حال بسته شدن است بردارند. انتظار این است و به ایشان گفته شد که اگر این قدم برداشته شود، قدم‌های بعدی آسان‌تر خواهد بود". گفتنی است که دو هفته پیش، منابع خبری غربی با عملیات روانی حول این مساله، از ناخرسندی آژانس درباره نوع اطلاعات ارائه شده توسط ایران در این رابطه خبر داده بودند. اما ایران، بر اساس تمامی تلاش های به عمل آمده بر مبنای اعتمادسازی، همچنان انتظار ختم این مساله در دستورکار همکاریهای طرفین را دارد. با توجه به اینکه این مساله، نخستین مورد از اتهامات و ادعاهای غرب در زمینه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان می باشد، اراده آژانس برای حل قطعی این مساله می تواند چشم انداز اطمینان بخشی را در طرف ایرانی ایجاد کند که آژانس در این روند، صادقانه و با بیطرفی عمل خواهد کرد و گستره همکاریها به دیگر مسائل نیز تعمیم یابد.

تمهید گام های آتی ایران در اجرای توافق تهران
ملاقات آمانو با رئیس جمهور، به نوعی نشان می دهد که مسائل مهمی برای توسعه همکاریها و آنچه ایران به عنوان حل مساله هسته ای در آژانس و عادی شدن آن در دستورکار این نهاد نظارتی پادمانی مطالبه می کند، وجود دارد که نیاز به تصمیم گیری در سطح بالا دارد.احتمالاً علاوه بر این مسائل و فراهم کردن زمینه های گزارش دهی مثبت آژانس از ایران در ۸ روز آتی، توافق بر سر گام هائی که بعد از آن باید در مورد حل اتهامات یا مسائل باقیمانده برداشته شود نیز در دستورکار باشد. عبارت کلی دکتر نجفی نماینده ایران در آژانس در مورد هدف از این دیدار و آنچه اژانس رسماً اعلام کرده است، موید این است که پیشبرد همکاریها باید با توافق جدید بر سر گام هائی عملی مربوط به فاز چهارم همکاریها باشد؛ مرحله ای که احتمالاً آژانس موارد بیشتری از اتهاماتی را که در ضمیمه گزارش ۲۰۱۱ آمانو به شورای حکام (موسوم به ابعاد نظامی احتمالی یا PMD) عنوان کرده، در آن خواهد گنجاند و ممکن است بازرسی از تاسیسات نظامی پارچین هم در همین رابطه مطرح شود.

گفتنی است که با وجود مقررات سخت گیرانه ای که در جهان در مورد بازرسی بین المللی از مراکز نظامی وجود دارد، اما ایران پیش از این (در دوره مدیریت مساله هسته ای توسط دکتر لاریجانی) در راستای خط مشی اعتمادسازی و بر اساس متعارف بودن فعالیت های نظامی خود که هرگونه اتهام در زمینه ماهیت نظامی برنامه هسته ای را قویاً نفی می کند، چندین بار دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به این تاسیسات را بر مبنای مدالیته (مورخ اوت ۲۰۰۷ میان ایران و آژانس) فراهم کرده است؛ زمانی که آژانس دسترسی به چند مکان در این سایت را درخواست کردند، ایران با آن موافقت کرد و البرادعی، مدیرکل پیشین آژانس نتایج این دسترسی ها را در گزارش های خود منعکس کرد و به نحوی ثابت شد که اتهامات غرب در این رابطه، نادرست و بی اساس هستند. اما در دوره مدیریت جدید آژانس، این اتهامات دوباره سر باز کرد و بخش مهمی از اتهامات ابعاد نظامی احتمالی را تشکیل داده است.

این موضوع اصلی ترین محور عملیات روانی غرب علیه ایران طی یک دهه گذشته است و در مورد مطالبه محدودیت های بیشتر بر برنامه هسته ای ایران در طول دوره توافق جامع نیز از همین ظرفیت روانی استفاده می شود. از این رو حل این موضوع به لحاظ فنی و روانی، تاثیر مهمی بر چشم انداز سیاسی مختومه شدن این بسته اتهامی خواهد داشت.

رهیافت های کنشگری ایران در قبال آژانس برای رفع کامل اتهامات

مسائل مرتبط با مناسبات ایران و آژانس، دو قالب متفاوت دارند: بخشی از این مسائل به عنوان امور عادی پادمانی تلقی می گردد. در این زمینه ها، به جز موارد معدودی همانند کد اصلاحی ۳.۱ ترتیبات فرعی پادمان، اختلاف نظر و دیدگاه میان ایران و آژانس وجود ندارد. ضمن اینکه ممکن است سئوال یا ابهامی در یک یا چند زمینه مطرح شود که طبق روال مقرر در پادمان و بر اساس ترتیبات خاصی که میان طرفین در این رابطه وجود دارد، مسائل حل می شوند بدون اینکه ابهامات یا پرسش ها جدی تلقی شوند.

اما دسته دوم به مسائل فراپادمانی مربوط می شوند. توافق ژنو و توافق تهران هر یک بخشی از این مسائل را بر اساس توافق داوطلبانه یا تدابیر اعتمادساز تحت پوشش قرار داده اند و آژانس، مسئول پایش همه مسائل مندرج در این دو توافقنامه است. «ابعاد نظامی احتمالی» که حتی عنوان و اصطلاح آن را نیز مورد انتقاد قرار داده است، تنها چیزی است که آژانس به صورت جدی در قبال ماهیت برنامه هسته ای ایران دنبال می کند.

البته مسائلی در خصوص قطعنامه های شورای امنیت نیز وجود دارند که بر اساس نگاه کلی ایران نسبت به ماهیت نامشروع این قطعنامه ها، آژانس عمدتاً نوعی ایفای تکلیف شکلی را در تکرار تعهدات آنها تعقیب می کند.بنابراین، مساله، نحوه حل این ابهامات یا اتهامات و نقشی است که آژانس در حل قطعی آن می تواند ایفا کند. این مساله بدان جهت اهمیت دارد که تا کنون تنها ۳ مورد از آنها در ۹ ماه توافق و همکاری ایران-آژانس مطرح شده است و ابعاد و محورهای دیگری از این مسائل وجود دارند که قطعاً در چشم انداز همکاریهای طرفین مطرح خواهند شد و ایران و آژانس به محتوای آنها برای تبادل نظر و ارزیابی، ورود خواهند کرد.

در کل، به نظر می رسد که دو دیدگاه در این زمینه قابل طرح است:

• اینکه آژانس به عنوان محل مناسب و صالح بلکه قادر به حل قطعی این بسته تلقی شود (رویکرد فنی)؛

• یا بر پایه تجارب گذشته، این مقوله در سطح سیاسی مورد تبادل نظر و حل قطعی قرار گیرد (رویکرد سیاسی).

به نظر می رسد که ایران هر دو زمینه را به صورت همزمان و البته متداخل، مورد استفاده و پیگیری قرار داده است، با درک اینکه این مقوله اساساً ماهیت غیرفنی دارد و از این رو با تکیه اصلی بر مجاری سیاسی طرح ریزی و مدیریت آن، می توان برای این مسیر طولانی و قابل تطویل، یک نقطه پایانی اطمینان بخش و تضمینی ایجاد نمود.

در این رابطه، تقدم رویکرد سیاسی، از اهمیت تعامل با آژانس نکاسته است. بلکه ادامه همکاری ها و تقویت آنها، به شاخصی برای دادن این پیام به آژانس تبدیل شده است که "آژانس نیز به اندازه ایران در حل بیطرفانه و فنی همه موضوعات باقیمانده، جدیت به خرج دهد". رئیس جمهور دردیدار آمانو، این نکته را چنین مطرح کردند: "در صورتی که عزم و اراده جدی برای حل و فصل موضوع و دستیابی به توافق وجود داشته باشد، ظرف کمتر از یک سال می‌توان به نتیجه نهایی با آژانس دست یافت و امروز نیز ایران مصمم به دستیابی به نتیجه در کوتاه‌ترین زمان ممکن است".

در این رابطه، دو راهکار توامان و تکمیلی وجود دارند:

راهکار نخست تسریع در تعامل های ایران و آژانس بر پایه اراده حل همه ابهامات و پرسش ها با مبنا قرار دادن رویکرد فنی و غیرسیاسی: در این رابطه، وعده ای که آمانو داده است، اگر به واقعیت بپیوندد، به آثار مثبت منتهی خواهد شد: " آژانس از آمادگی ایران برای شفافیت بیشتر در موضوع هسته‌ای قدردانی و تلاش می‌کند تا از این فرصت برای دستیابی به یک الگوی همکاری ارزشمند، استفاده کند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز از طولانی شدن فرآیند مذاکرات ناخرسند است و امیدوار است که با همکاری نزدیک مسایل در یک برنامه زمانی معقول حل شود". طی همکاریهای جدید تا کنون به جز مقوله بریج وایر، آژانس همین رویکرد را غالباً داشته است اما تاخیر و اصرار بر طولانی کردن این مساله، نگران کننده است و به اتهامات خارجی و حاشیه سازی برای ایران دامن خواهد زد. ضمن اینکه هنوز دو مورد دیگر از این ادعاها نیز در حال اقدام است و هنوز فرصت اقدامات مرتبط با آنها تا ۳ شهریور ماه باقیست. بدون تردید، پیچیده شدن این مقوله ممکن است بر چشم انداز ورود به همکاری های بیشتر در فاز چهارم و ورود به تعداد بیشتری از این دسته اتهامات، موانع و چالش های جدی خواهد یافت.
راهکار دوم، استفاده از ظرفیت توافق جامع بدین منظور است: تضمین غرب به ایران دائر بر عدم ازسرگیری این قبیل اتهامات و همچنین تضمین آژانس به مختومه کردن قطعی مواردی که در دستورکار مذاکراتی، توافق و اقدام قرار می گیرد، می تواند از کلیدواژه هائی در توافق جامع باشد که این مطالبه ایران را قطعی و تضمین نماید.



:: بازدید از این مطلب : 538
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین
 
 

فرمانده نيروي زميني ارتش گفت: اگر امروز مي‌بينيد كشورها يكي يكي تحريم‌ها را بر مي‌دارند به دليل اين است كه جمهوري اسلامي را به عنوان يك ابرقدرت در منطقه شناخته و قبول كرده‌اند.

امير سرتيپ "احمدرضا پوردستان"، فرمانده نيروي زميني ارتش در شانزدهمين همايش تجليل از قهرمانان و مدال‌آوران ورزش اين نيرو كه صبح روز يكشنبه برگزار شد، با اشاره به اقدامات ورزشي اين نيرو اظهار داشت: در نيروي زميني، ورزش يك امر حاشيه‌اي و دست دوم نيست، بلكه به آن به عنوان يك اصل نگاه مي‌شود و سرمايه‌گذاري زيادي در ورزش نزاجا شده است. بر اساس گزارش روابط عمومي ارتش؛ وي با بيان اينكه يكي از مؤلفه‌هاي ارتقا در نزاجا طي كردن آزمون‌هاي ورزشي است، گفت: يكي از دلايل توجه به ورزش‌هاي تخصصي در نيروي زميني كشف استعدادهاي جوانان است. بسياري از استعدادهاي ورزشي كشور در پادگان‌هاي نيروي زميني شناخته مي‌شود.

فرمانده نيروي زميني ارتش تصريح كرد: باشگاه ورزشي نيروي زميني بزرگ‌ترين باشگاه فرهنگي- ورزشي كشور است و اميدواريم تيم فوتبال نزاجا در سال آينده بتواند به ليگ برتر راه پيدا كند، البته مي‌دانيم كه هزينه حضور در ليگ برتر هزينه زيادي است.

امير پوردستان در ادامه با اشاره به انتخابات رياست جمهوري اظهار داشت: كاري كه ملت سربلند ايران اسلامي در 24 خرداد كرد كار شگرفي بود كه تمام دنيا را متحير كرد.

وي افزود: ملت بزرگ ايران در اين روز بار ديگر تبعيت و عشق خود را به رهبري نظام نشان داده‌اند و با حضورشان در پاي صندوق‌هاي رأي به نداي "هل من ناصر ينصرني" حسين زمان پاسخ دادند.

امير پوردستان با تاكيد بر اينكه اين انتخابات و حضور مردم در طول 34 سال گذشته انقلاب بي‌سابقه بود، گفت: اگر حركت‌هاي استكبار جهاني به ويژه بعد از فتنه 88 را رصد كنيم خواهيم ديد كه آن‌ها حركت‌هاي نرم‌افزاري سنگين و گسترده‌اي انجام دادند تا در انتخابات 92 مشروعيت نظام جمهوري اسلامي را زير سؤال ببرند.

فرمانده نيروي زميني ارتش تاكيد كرد: نظام جمهوري اسلامي يك نظام مردم‌سالار ديني است. مشروعيت نظام ما زماني است كه پشتوانه مردمي داشته باشد. دشمن تمام توان خود را به كار بست تا اين مشروعيت را از نظام بگيرد و تحريم‌ها را به راه انداخت تا يك نارضايتي ايجاد كند و بين ملت و حاكميت فاصله بيندازد تا ميزان كمي در انتخابات شركت كنند.

وي افزود: استكبار به دنبال اين بود تا در اين صورت مشروعيت نظام ما را زير سؤال ببرد و تصويب قطعنامه‌ها و بخشنامه‌هاي آنچناني را در سازمان ملل عليه ما آغاز و حركت نظامي را عليه ما سازماندهي كند، اما ملت بار ديگر با رهبري داهيانه مقام معظم رهبري اين توطئه دشمن را شناسايي كرد و دشمن به قدرت جمهوري اسلامي پي برد.

امير پوردستان در ادامه تصريح كرد: اگر امروز مي‌بينيد كشورها يكي يكي تحريم‌ها را بر مي‌دارند به دليل اين است كه جمهوري اسلامي را به عنوان يك ابرقدرت در منطقه شناخته و قبول كرده‌اند.

وي با بيان اينكه نيروي زميني نيز به شايستگي در عرصه انتخابات وارد شد، خاطرنشان كرد: نزاجا در زمان انتخابات اقدامات امنيتي را در مرزها تشديد كرد تا جلوي تهديدات دشمنان را بگيرد.

 



:: بازدید از این مطلب : 394
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 

انسانهای کامل در تمام ابعاد وجودی به کمال رسیده و در هر جهت عالی ترین رتبه را احراز نموده اند. خاندان فاطمه زهرا علیها السلام به عنوان کامل ترین انسانها از جهت عاطفی و محبتورزی به یکدیگر خالص ترین و بیشترین محبتها و عشقها را داشتند. محبت صد در صد عاطفی فاطمه علیها السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام و محبت علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام محبت علی و فاطمه علیهما السلام به فرزندان و محبت فرزندان آن دو بزگوار به پدر و مادر در تاریخ قصه های متعدد و درس آموزی دارد.

به طور مثال هنگامی که مولا امیرالمؤمنین را برای بیعت از خانه بیرون می برند عشق مشتعل فاطمه علیها السلام نسبت به علی علیه السلام فروزانتر می شود و در مقام عواطف پاک خود به سلمان می گوید:

«یا سَلْمانُ یُریدُونَ قَتلَ عَلّیٍ وَ ما عَلی عَلِیٍّ صَبْرٌ فَدَعْنی حَتَّی اَتی قَبْرَ اَبی فَانْشرَنَّ شَعْری وَ اَشُقَّ جَیْبی وَ اَصیحَ اِلی رَبّی»؛

ای سلمان! آنها قصد جان علی علیه السلام را دارند و من در شهادت علی علیه السلام نمی توانم صبر کنم صبرم تمام شده مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم موهایم را پریشان نموده گریبان چاک سازم و به درگاه خدا ناله سر دهم. (1)

پس از لحظاتی چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتی حاضران، مهاجمین دست از امام کشیدند و امام علی علیه السلام تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمده راه خانه را در پیش گرفت، حضرت زهرا علیها السلام شوهر معصوم را نگریسته و فرمود:

«رُوحی لِرُوحِکَ الْفِداءُ وَ نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقاء یا اَبَاالْحَسَنْ اِنْ کُنْتَ فی خَیْرٍ کُنْتُ مَعَکَ وَ اِنْ کُنْتَ فی شَرٍّ کُنْتُ مَعَکَ»؛

علی جان! جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بلای جان تو یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی بسر می بری با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود. (2)

 


(1) نهج الحیاة، ص 145.

(2) نهج الحیاة، ص 147.

 



:: بازدید از این مطلب : 482
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...

آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...

اگر به حجاب معتقد شدی،

در دینداری خود ثابت قدم و استوار باش و از تمسخر مخالفان نترس.

و در برابرشان بگو :


"ان تسخروا منا فانا نسخر منکم کما تسخرون" (1)

پ.ن: «امروز شما ما را مسخره میکنید و به زودی ما نیز شما را همینطور مسخره میکنیم »


(1) آیه 38 سوره هود

 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

در آخرین روزهاى زندگى ، زهراى مرضیه به اسماء ( اسماء از نزدیکان حضرت فاطمه علیهاالسلام و از مهاجران حبشه بود وى نخست همسر جعفر بن ابیطالب بود، چون جعفر در جنگ موته شهید شد ابوبکربن ابى قحافه او را تزویج نمود. ظاهرا در شستشوى حضرت زهرا علیهاالسلام به امیرالمؤ منین علیه السلام کمک مى کرده و شکل تابوتهاى کنونى از پشنهاد او مى باشد. چون در گذشته شاید هنوز هم در بعضى جاها هست ، جنازه را روى چند چوب مى گذاشتند و به سوى مغسل و قبرستان مى بردند. ) دختر عمیس ‍ فرمود:اسماء! من این عمل را زشت مى دانم که (جنازه را روى چهار چوب مى گذارند و پارچه اى روى جناره زنان مى اندازند، به سوى قبرستان مى برند) زیرا اندام او از زیر پارچه نمایان است و هر کسى از حجم و چگونگى او آگاه مى شود.اسماء گفت :من در حبشه چیزى دیدم ، اکنون شکل آن را به تو نشان مى دهم . آنگاه چند شاخه تر خواست . شاخه ها را خم کرد و پارچه اى روى آنها کشید. به صورت تابوت کنونى درآورد حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
 چه چیز (تابوت ) خوبى است . زیرا جنازه اى که در میان آن قرار گیرد تشخیص داده نمى شود که جنازه زن است ، یا جنازه مرد.  (1)

آرى زهراى اطهر راضى نبود پس از مرگ نیز نامحرمى حجم بدان او را ببیند.

 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

کیفیت حجاب حضرت زهرا چگونه بوده است؟

آیا حضرت صدیقه طاهره و زینب کبری سلام الله علیها از چادر استفاده می کردند؟

چادر به صورتی که در میان ایرانیان معمول است - چادر بلند که تا پایین پا می رسد - در میان جامعه عرب ها معمول نبوده، ولی چیزی شبیه نیمه چادر رایج بوده که ظاهراً منظور از «جلباب» هم که در آیات قرآن آمده، اشاره به همین است. چیزی نه مثل مقنعه و روسری کوتاه و نه مثل چادر ما خیلی بلند؛ این چادر شاید تا کمر و کمی پایین تر می رسیده است و آن بزرگواران از آن استفاده می کردند. عرب ها چیزی داشتند به نام «درع» که پیراهن وسیع است و «ملحفه» که همان چادر بوده است و مقنعه.

از روایات استفاده می شود این بزرگواران هر سه پوشش فوق را داشتند. مقنعه را سر می کردند و درع هم پیراهن وسیع بوده که تا پشت پا می رسیده و آستین هایش بلند و گشاد بوده و ملحفه آن چادری بوده که به خودشان می پیچند. در آداب نمازگزار هم آمده که زن در موقع نماز اگر بخواهد حجاب کاملی داشته باشد، از مقنعه و درع و ملحفه استفاده کند.(1)

 

(1) پاسخ از آیت الله مکارم شیرازی.

 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و عفاف , ,
:: بازدید از این مطلب : 458
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین


بنده در دوران كودكي علاقه اي به خلبان شدن نداشتم!اما از بد روزگار در دوران دانشجويي كمي تا قسمتي چتر باز از آّب در امدم وبعد از ترم اول كمتر درسي بود كه با تقلب يا به اميد تقلب سر جلسه امتحان نرفته باشم!پس اگر قرار به انتخاب خاطره از تقلب باشد انتخاب يكي از بين اون همه خاطره بايد كار سختي باشه!

مثلا ميشه از امتحان پايان ترم استاتيك شروع كنم كه تقلب رو به صورت كاملا حرفه اي در دستشويي جاسازي كرده بودم واز بد شانسي درست همون روز آب قطع شد واميدمون ازتقلب قطع شد وافتادم!

يا ميشه ازامتحان فيزيك 2بگم كه امتحان تستي بودومن ودوتا از دوستام از رو دست يكي از دختراي كلاس نوشتيم اما بعدش فهميديم كه چه فايده كه ترتيب سوالات يكي نبوده وجمع نمرات سه نفرمون به نمره قبولي نميرسه واز همه بدتر اينكه اون دختره از همه كمتر گرفته!

يا از يه استاد ديگه كه از لحاظ سني چيزي از عمو جغدشاخدار كم نداشت حتي وقتي تقلبمون رو گرفت هم از رو نرفتيم واونم با اون صدايي كه انگار از ته چاه ميومد بهمون گفت:حالا درسته........ ما....... چيزي نميگيم........... ولي خب شمام رعايت ...............كنيد!

يا اشاره كنم به امتحان ميان ترم درس مقاومت مصالح كه جزوه رو با دوستم نصف كرديم وهركسي نصف خودشو تو يه كاغذ مچاله نوشتيم وبه هم ديگه داديم تا بهترين افتخار دوران دانشجوييم(البته تا امروز) كسب بشه ونمره دوم كلاس رو كسب كنم!گرچه وقتي تو پايان ترم با نمره 12از دستش خلاص شدم استاد بهم گفت:با اون ميان ترم درخشان ازت انتظار زيادي داشتم!

اما جاي داره ياد كنم از استاد(ن)كه حسرت تقلب تو كلاسش تو دلم موند! كسي كه صاحب كرامات متعدد بود مثلا علاوه بر اون كنترل هاي معمول ماشين حساب هاي همه بچه هارو يكي يكي چك ميكرد تا كاري جز چهار عمل اصلي ازشون بر نياد!وبرا امتحان كلاس بزرگي رو انتخاب ميكرد وكروكي كلاس رو ميكشيد واز بچه ها ميخواست كه شماره دانشجويي خودشون روبنويسن ومدعي بود كه تو خونه تمام ورقه هاي همسايه رو با هم تطبيق ميده تا در حق كسي اجحاف نشه! يه بار هم با افتخار اعتراف كرد اسم تموم كسايي رو كه برا دستشويي ميرن بيرون رو مينويسه تا مو رو از ماست بكشه بيرون!

حالا بگذريم از اينكه يه باربه يكي از بچه ها كه راه حلش تقريبا با جزوه يكي بود صفر داد وازش خواست كه اگه اعتراضي داره به (آموزش دانشكده) منعكس كنه!

 



:: موضوعات مرتبط: طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 566
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1393 | نظرات ()